Human Resource Management

(HRM)رسانه آموزشی مدیریت منابع انسانی

Human Resource Management

(HRM)رسانه آموزشی مدیریت منابع انسانی

نویسندگان

۲۴ مطلب با موضوع «داستان های مدیریتی» ثبت شده است

شما هم میتوانید جزو کسانی باشید که با راه اندازی یک استارت آپ به درآمد میلیونی رسیدند.

 

  • مد یر

با توجه به حجم بالای اطلاعات اگر محتوایی که برای جذب مشتری ارائه می دهید، خاص نباشید، به راحتی فراموش می گردید.

 

  • مد یر

کارآفرینی کشف فرصت ها و تبدیل ایده ها به عمل است !
 

  • مد یر

گروهی معتقدند ایران دارای بیشترین تعداد تعطیلات در جهان است. علت این ادعا نیز آن است که در این دیدگاه تعطیلات رسمی و تعطیلات پایان هفته از یکدیگر تفکیک شده و ایران به لحاظ تعطیلات رسمی با دیگر کشورهای جهان مقایسه شده و دارای بیشترین تعطیلات در جهان است. این گروه معادل تعطیلات را اصطلاح holiday گرفته و مبنای محاسبه و شمارش تعطیلات در کشور قرار می‌دهند.

در مقابل گروه اول، گروه دوم بر این باورند که ایران دارای روزهای تعطیل کمی در جهان است. آنها تفکیک میان تعطیلات رسمی و تعطیلات پایان هفته را نمی‌پذیرد و باورشان بر این است که میان این دو نوع تعطیلات به لحاظ ماهیت تفاوتی وجود ندارد. آنچه ملاک و مبنا است تفاوت میان روز کاری و روز تعطیل است و در این میان فرقی نمی‌کند نام تعطیلی پایان هفته باشد یا تعطیلات رسمی. از همین‌رو اگر بنا بر مقایسه میان تعطیلات ایران با سایر کشورهای دنیا باشد، باید کل تعطیلات کشور(اعم از پایان هفته و رسمی) با کل تعطیلات سایر کشورها مقایسه شود. اگر چنین اتفاقی بیفتد ایران دارای کمترین تعطیلات در جهان خواهد بود.

  • مد یر

اسحاق مخالف

۰۲
بهمن

عالمی در میان مردم محبوبیت زیادی داشت، همه مسحور گفته هایش می شدند. همه، به جز اسحاق، که همیشه با تفسیرهای او مخالفت می کرد و اشتباهات او را به یادش می آورد. بقیه از اسحاق به خشم می آمدند، اما کاری از دستشان بر نمی آمد.

روزی اسحاق درگذشت. در مراسم خاکسپاری، مردم متوجه شدند که مرد عالم به شدت اندوهگین است.یکی پرسید: «چرا این قدر ناراحتید؟ او که همیشه از شما انتقاد می کرد!»مرد عالم پاسخ داد:...

  • مد یر

روزی حاکم شهری دستور داد تا باغبان قصر را در میدان شهر گردن بزنند. وزیر حاکم که مردی خردمند بود پیش حاکم رفت تا علت را جویا شود و جان باغبان بیچاره را نجات دهد.وزیر پس از انجام تشریفات معمول پرسید: «حاکم به سلامت باد، چه گناهی از این نگون بخت سر زده که چنین عقوبتی بر او رواست؟»

حاکم با نگاهی خشمگین به وزیر گفت: «این نگون بخت که می گویی چند باریست که چون دزدان، به قصر دست درازی می کنند و از دیوار باغ راه فرار می جویند، هر چه در پی دزدان می دود بدانها نمی رسد. بار اول و دوم و سوم را بخشیدیم،...

  • مد یر

ریچارد زالتمن مانند خیلی از عکاسان پیش از خود، به مناطق مختلف جهان سفر می کرد تا از مردم و فرهنگ و زندگیشان عکس بگیرد.یک روز صبح که در یکی از روستاهای دورافتاده کشور بوتان قدم می زد تا عکسهایی بگیرد، ناگهان ایده ای به نظرش رسید. او دوربین را در جایی مستقر می کرد و از روستاییان می خواست از آنچه به نظرشان ارجحیت دارد که به دیگران درباره خودشان نشان دهند، عکس بگیرند.

بعد از اینکه زالتمن عکسهای گرفته شده را ظاهر کرد متوجه شد در بیشتر عکسها، پاهای مردم حدوداً از ناحیه مچ ...

  • مد یر

بزرگی با حال بدی در بستر بیماری، خود را در آستانه مرگ دید. بنابراین از فرزندان و مریدان خود خواست که از کوچک و بزرگ در شهر برای او حلالیت بگیرند و کسی را از قلم نیاندازند تا با خاطری آسوده تر رهسپار سرای باقی شود.

فرزندان و مریدان شیخ در شهر گشتند و از هر که لازم بود رضایت گرفتند و نتیجه را به شیخ بازگو کردند. شیخ باز هم خود را آسوده نیافت و گمان برد که کسی از او رنجیده خاطر است. بنابراین از نزدیکان خواست که از حیوانات متعلق به شیخ هم حلالیت بگیرند. آنها نیز با امید بهبود خاطر مراد خود، از همه حیوانات حلالیت گرفتند تا به شتری رسیدند که با لجالت تمام ...

  • مد یر

در زمان جنگ دوم جهانی در روسیه ایده‌ای به ذهن فرماندهان روسی برای نابود کردن تانک‌های آلمانی رسیده بود به این شکل که به بدن سگهای آموزش دیده مواد منفجره می‌بستند که زیر تانک‌های آلمانی بروند و در زمان قرار گرفتن سگ زیر تانک چاشنی عمل کرده و تانک منفجر شود.

در ظاهر امر ایده خیلی خوب و عالی به نظر می‌رسید اما در میدان واقعی جنگ، سگ‌ها به جای تانک‌های آلمانی به زیر تانک‌های روسی رفتند و آنها را منفجر کردند!فکر می کنید چرا؟ به این دلیل که تانک های آلمانی بنزینی شده بودند ولی...

  • مد یر

امتحان نظریه های ....،  تو رو خدا نام این استاد را از من نخوان. استاد نسبتا معروفی است و البته در بسیاری از دانشگاه های شهرمان هم تدریس دارد و حسابی سرش شلوغ است. 10 نمره تحقیق و کنفرانس داشت و 10 نمره هم امتحان پایان ترم.

با حساب خودم 13- 14 میشدم. استاد فوق العاده جدی و بداخلاق بود و چندان نمیشد طرفش رفت. یک جمله پایان برگه نوشتم:

«جناب استاد حضور در کلاس شما در این ترم برایم بسیار مغتنم و مفید بود. اگر ترم بعد با ما درس برمیدارید که هیچ، اگرنه بدون تعارف دوست دارم این درس را پاس نکنم تا ترم بعد هم استادم شما باشید.»

  • مد یر