Human Resource Management

(HRM)رسانه آموزشی مدیریت منابع انسانی

Human Resource Management

(HRM)رسانه آموزشی مدیریت منابع انسانی

نویسندگان

چند ساعت دیگر به روستای بعدی خواهید رسید؟

يكشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۵۷ ق.ظ

روزی لقمان در کنار چشمه‌ای نشسته بود. مردی که از آنجا می‌گذشت. از لقمان پرسید: «چند ساعت دیگر به روستای بعدی خواهم رسید؟»
لقمان گفت: «راه برو.»
آن مرد پنداشت که لقمان نشنیده است. دوباره سوال کرد: «مگر نشنیدی؟ پرسیدم چند ساعت دیگر به روستای بعدی خواهم رسید؟»
لقمان گفت: «راه برو.»
آن مرد پنداشت که لقمان دیوانه است و رفتن را پیشه کرد. زمانی که چند قدمی راه رفته بود، لقمان به بانگ بلند گفت: «ای مرد، یک ساعت دیگر بدان ده خواهی رسید.»
مرد گفت: «چرا اول نگفتی؟»
لقمان گفت: «چون راه رفتن تو را ندیده بودم، نمی‌دانستم تند می‌روی یا کند. حال که دیدم دانستم که تو یک ساعت دیگر به ده بعدی خواهی رسید.»

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۴/۰۹/۰۱
  • ۲۳۱ نمایش
  • مد یر

حکیم

داستان

ده

قدم

لقمان

مدیریتی

نظرات (۱)

سلام
خدا قوت، خیلی خوبه که بتونید هر چند گاهی از داستان های مدیریتی استفاده کنید.
پاسخ:
باسلام
ممنون، انشاالله سعی می شه که مطلب مورد نظر شما، اجرائی گردد
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی